کد مطلب:125552 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:241

اختر برج ولا
یا رب امروز چرا خاطر خلق افسرده ست

شیعیان را گل رخسار، چرا پژمرده ست



دل اولاد علی از چه چنین آزرده ست

بارالها! مگر امروز عزیزی مرده ست



كه به هر برزن و كو، گشته عزاخانه به پا

چشم یاران شده از گریه به سان دریا



گوییا اختری از برج ولا كرده افول

كه به دریای الم، غوطه ورند آل رسول



هر كه را می نگرم هست پریشان و ملول

شده از داغ پسر خون، دل زهرای بتول



اشك حسرت به رخ از مرگ حسن كرده روان

هست هر دم به فغان، موی كنان، مویه كنان



آری آری حسن بن علی، آن خسرو دین

آن كه در فخر و شرف هیچ كسش نیست قرین



گشته مسموم ز بیداد یكی پست و لعین

با دل خون شده و زار و پریشان و غمین



روز و شب ذكر حسین بن علی، واحسن است

دل زینب ز غم مرگ حسن، پرمحن است





[ صفحه 127]